" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
نه پرنده هستم، نه آزادانسانی بازگشتهسرخورده از راههای دورعاشقی، با حواسی مغشوشکه اگر جنون قلبش را نلرزاند
ویرانِ شبگردی روحِ متلاطمی میشود
که خودش را گم میکند
تا به خانه ای نرسد که جایِ تو در آن خالیست
و تمامِ اینها یعنی اسارت
یعنی گمنامِ کوچههای معشوقی باشی، برای تو کم حوصله
یعنی تحملِ غم انگیز نگاهی
که دیوارت را کوتاهتر از دیوارِ هر سایهای میبیند
آه محبوبِ بی رحمِ من !!!
کسی تو را دوست دارد
که شعر را برای از تو گفتن دوست دارد
و گل را برای از تو گفتن
و آبی آسمان را برای از تو گفتن
کسی که وامدارِ تمامِ خوابهای نرفته است
تا خیالِ سرزده ی تو را
با وسواسِ یک عاشق دیوانه
به خلوتِ روزگارش ببافد
و کاش میشد بفهمی
چه دردناک است
نبردِ پر حقارتِ قلبی اسیر با میلِ بی وقفه ی این تنِ خسته به پرواز
تلاله
شنبه 20 مهرماه سال 1392 ساعت 23:45
برام جالبه
slm
ye sar bezan b ma
be chashm
نشانم ده صراط روشنم را
خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم
به قربانگاه می آرم «منم» را...
سلام
عیدتون مبارک
مرسی