ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
قول دادم که اگر روزی , روزگاری سهراب
از من شاعر تنها پرسید
عاقبت فهمیدی خانه دوست کجاست ؟
پاسخش خواهم داد به خدا ای سهراب
او همان خانه بی کینه و بی رنگ وریاست
که فقط رهرو عشق میتواند قفل نشکسته آن را
با دلی سرشار از یکرنگی باز کند
وخدا میداند که من شاعر تنها عاشق وشیفته
کوچه باغی هستم که صداقت در آن مثل دریا آبیست
ومن شاعر تنها در پی یافتن این منزل
در غروب تنگ یک روز عجیب
سوی آسمان رفتم رهگذرها دیدم
همگی تشنه دیدار خدا میگذشتند از آن
هفت عرشی که خدا گسترده بود....
سوی معراج برای او شدن...
دوستان دیدند در عرش خدا خانه ها هست آباد
وچه زیبا بودند .......
من خودم دانستم
این همان نفس باز شده سوی خداست
وهمان رهگذری که به لب نوری داشت قاصد خوبی ما انسان هاست
وشنیدم که همان کودک معصوم می گفت:
خش خش پاییزان در زیر پا عمل و کرده ماست
ودر آن بستر سبز هر ملک کاری داشت ورمانی در دست
قصه میگفت برای آدم
قصه ای از بر دوست
وهمان خانه که سهراب ستود
وپس از چندی بعد...
باخودش زمزمه کرد خانه دوست کجاست ؟
سلام دوست عزیز خوبی؟
خیلی خوشحال شدم از حضور گرم شما در دفتر عشق
وب لاگ بسیار خوبی داری
شما کدوم شهر هستید؟
ممنونم .. نظر لطف شماست
بازم به ما سر بزن
سلام
خواهش میکنم
افتخار بزرگیست در بین دوستان شما باشم
شاد باشی
سلام
این سعادتیست برای من...
ممنون
سلام دوست گرامی
ببخشید که مدتی نبودم
عاشق شعرهایی هستم که در جواب شعرهای اینجوری میگن
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه ی پر عشق و صفای من گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانهء ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانهء دوست کجاست؟
موفق باشید
سلام
این شاعر تنها خواهرمه عاشق توصیف شعر دیگران ....
ممنونم که یاد من هستید
سلام
وبلاگتو خیلی قشنگ زینت دادی
ازاینکه شعرم را نوشتی ممنون
خواهش میکنم خواهر گلم