«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "

عشق یعنی چه؟؟؟؟

 

 

 

 دختری کنجکاو میپرسید:  ایها الناس عشق یعنی چه؟

  دختری گفت: اولش رویا آخرش بازی است و بازیچه

  مادرش گفت: عشق یعنی رنج پینه و زخم و تاول کف دست

  پدرش گفت: بچه ساکت باش بی ادب! این به تو نیامده است

  رهروی گفت: کوچه ای بن بست

  سالکی گفت: راه پر خم و پیچ

  در کلاس سخن معلم گفت: عین و شین است و قاف، دیگر هیچ   

 

                                          دلبری گفت: شوخی لوسی است

  تاجری گفت: عشق کیلو چند؟

  مفلسی گفت: عشق پر کردن شکم خالی زن و فرزند

  شاعری گفت: یک کمی احساس مثل احساس گل به پروانه

  عاشقی گفت: خانمان سوز است بار سنگین عشق بر شانه

  شیخ گفتا: گناه بی بخشش

  واعظی گفت: واژه بی معناست

  زاهدی گفت: طوق شیطان است

  محتسب گفت: منکر عظماست 

  قاضی شهر گفت: عشق را فرمود حد هشتاد تازیانه به پشت

  جاهلی گفت: عشق را عشق است

  پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت

  رهگذر گفت: طبل تو خالی است یعنی آهنگ آن ز دور خوش است

  دیگری گفت: از آن بپرهیزید یعنی از دور کن بر آتش دست

  چون که بالا گرفت بحث و جدل توی آن قیل و قال من دیدم 


   طفل معصوم با خودش می گفت: من فقط یک سوال پرسیدم!

  

 

برگرفته از سایت دختر امروزی   

نظرات 12 + ارسال نظر
سلام دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 http://rod.blogfa.com

سالکی گفت را ه پر پیج و خم!
آفرین به دختر کوچولو که این سئوال رو پرسید
و افرین به تو دختر خوب که اینهمه جواب خوبو دادی و با صداقت مبیعی رو که استفاده کرده بودی ذکر کردی
عشق یعنی همینها که گفتی - همه بدنبال آن هستند هر کدام بروایتی
منهم میگویم عشق یعنی اینکه با خودت مهربان باشی و با دیگران مهر بانی کنی
و خدا را در این نزدیکی ببینی .
بهروز و سربلند و عاشق باشی .

خودمم تلاله خانم دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:37

سلام دوستانم
امید دارم خوب باشید
منم میگم آفرین به اون دختر بچه...
می دونید یه روز به مامانم گفتم اگه داداش عاشق بشه چکار میکنی ...
مامان گفت قربونش میرم فداش میشم...
گفتم مامان اگه من عاشق بشم چه کار میکنی؟؟می دونی چی گفت؟؟؟؟
گفت تو حق چنین کاری رو نداری!!!
ولی واقعا مگه دست من ومامانه ؟؟؟!!!!
مگه نه اینکه میکن آمدنی ست نه آموختنی...
ولی هنوز توش موندم که اگه بخوام کسی رو دوست داشته باشم باید بااجازه بزرگترها باشهً!!!!!!!
اما می دونم عشق این چیزا نیست... عشق محبت درونی خودمونه... ما جذب محبت خودمون میشیم...واین محبت قلب ماست که عشق رو می سازه....
نمی دونم شاید هم این چیزایی که من گفتم نباشه....
اما بهر حال عشق فقط اینا نیست عشق اینه که یه بچه به بلوزی که می خره کفشی که می پوشه عشق می ورزه ...چنان بغلش میکنه که انگار تنها چیزیه که می خواسته ...همین دینا دختر خواهرم تموم عشقش تاب تاب عباسیه...وقتی هم خوابه توی رویاهاش تاب تاب عباسی رو خواب می بینه...خوش به حالش...
کاش دغدغه همه آدما به تاب تاب عباسی خلاصه میشد...چیزی که همه ما ازش گذشتیم وحالا به یاد نداریم که یه روزی همه ذهنیت ما هم همون بازیهای بچگیمون بوده...
عشق یعنی سادگی همون روزای شیرین

بازم از حضور همتون ممنون و سپاسگزارم
پایدار باشید وبرقرار

مریم دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 15:56 http://تا انتها حضور


" وقتی عشق فرمان می دهد، محال سر تسلیم فرو می آورد."
_دکتر علی شریعتی_

سلام
نه متاسفانه نشنیدم این برنامه رو !

سلام
ممنون از حضورت...
این برنامه رادیویی اون موقع ها ساعت 10:30صبح پخش میشد وزندگی شهدا رو در جنگ به نمایش در می آورد ..12 سالی هست این برنامه و گوش می دم به شما پیشنهاد می کنم گوش بدید البته الان در مورد زندگی امروزه...جمعه شب ها ساعت 23 رادیو تهران
برنامه تا انتها حضور
پایدار باشید

سلام دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 21:56 http://rod.blogfa.com

سلام تلاله خانم دوم شدی !

سلام
شما همیشه سرورید...چه کار کنیم دیر بجنبیم همینه!!!
ممنون که بهم سر میزنید

وحید سرباز چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 13:01

سلام
چه تفاسیری
ایولا
و انا هش عشق بود
ولی عشق بازم اینا نیست
بازم اینا نیست
عشق چیزی فراتر از ایناست که ...
ولی کو حالا عشق

ساقی جیغ !!! چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 19:20 http://aroomjighbezan.blogsky.com

آخییی ... خیلی جالب بود ....
واقعن هم همین طوره هر کسی عشق رو با شرایط خودش معنی میکنه ...

وصال یار چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 22:57 http://vesaleyar.myfablog.ir/?tpl=

سلام
ببخشید که نیستم
آخه کلا نیستم
راستی تولد برادرتون رو تبریک میگم
انقدر شعر از عشق بلدم
روح پدرو شاد که میگفت به استاد
فرزند مرا هیچ نیاموز ه جز عشق
----
عشق‌هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود مایه ننگی بود
--------
اما در کل
عشق دریایی است کرانه نا پدید
کی توان در آن شنا کردن ای هوشمند
-----
اما در مورد اینکه حق دارید یا ندارید
رابع بنت کعب میگه:
توسنی کردم ندانستم همی
از کشیدن تنگ تر گردد کمند.
--------
راستی به روزم
منتظر حضورتون
در پناه امام زمان

دینا جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:00 http://www.dina.blogsky.com

عشق تپه ای است که هر خری از آن بالا میرود :)

تبسم جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:47

عالی بود به نظر من عشق یعنی ...
میدونی هیچ واژه ای براش پیدا نکردم!!!!!!
پیش منم بیا

دریا جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 13:47 http://www.daryaa.blogsky.com

سلام
سلام
تشریف نمیارید؟!
آپ کردم و منتظر حضور سبزتون هستم.
----------------------------------------
تو سپیده ی صبح، من غروب شبم

تو به صافی آب، من پر پیچ و خم

تو شراب کهن، من سبو که شکست

تو امید منی، واسه عمری که رفت
----------------------------------------
سبز باشی

شهره خانم گل یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 19:30 http://www.manbegoo.blogfa.com

سلام وبلاگم آپ شده[ناراحت][گریه][ناراحت][گریه]منتظرتونم

ashegh bi vafa پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:33


سایتت متروکه به نظر می یاد یکم اپدیتش کن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.