«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "

ای تمام خاطراتم خداحافظ

به که باید دل بست؟

به که شاید دل بست؟

سینه ها جای محبت، همه از کینه پر است .

هیچکس نیست که فریاد پر از مهر تو را ـ

گرم، پاسخ گوید

نیست یک تن که در این راه غم آلوده عمر ـ

قدمی، راه محبت پوید

***

خط پیشانی هر جمع، خط تنهائیست

همه گلچین گل امروزند ـ

در نگاه من و تو حسرت بیفردائیست .

***

به که باید دل بست ؟

به که شاید دل بست ؟

نقش هر خنده که بر روی لبی میشکفد ـ

نقشه ای شیطانیست

در نگاهی که تو را وسوسه عشق دهد ـ

حیله ای پنهانیست .

***

زیر لب زمزمه شادی مردم برخاست ـ

هر کجا مرد توانائی بر خاک نشست

پرچم فتح بر افرازد در خاطر خلق ـ

هر زمان بر رخ تو هاله زند گرد شکست

به که باید دل بست؟

به که شاید دل بست؟ 

*** 

خنده ها میشکفد بر لبها ـ

تا که اشکی شکفد بر سر مژگان کسی

همه بر درد کسان مینگرند ـ

لیک دستی نبرند از پی درمان کسی

***

از وفا نام مبر، آنکه وفاخوست، کجاست ؟

ریشه عشق، فسرد

واژه دوست، گریخت

سخن از دوست مگو، 

 عشق کجا ؟ 

 دوست کجاست ؟

***

دست گرمی که زمهر ـ

بفشارد دستت ـ

در همه شهر مجوی

گل اگر در دل باغ ـ

بر تو لبخند زند ـ

بنگرش، لیک مبوی

لب گرمی که ز عشق ـ

ننشیند به لبت ـ

به همه عمر، مخواه

سخنی کز سر راز ـ

زده در جانت چنگ ـ

به لبت نیز، مگو

***

چاه هم با من و تو بیگانه است

نی صد بند برون آید از آن، راز تو را فاش کند

درد دل گر بسر چاه کنی

خنده ها بر غم تو دختر مهتاب زند

گر شبی از سر غم آه کنی .

***

درد اگر سینه شکافد، نفسی بانگ مزن

درد خود را به دل چاه مگو

استخوان تو اگر آب کند آتش غم ـ

آب شو، « آه » مگو .

***

دیده بر دوز بدین بام بلند

مهر و مه را بنگر

سکه زرد و سپیدی که به سقف فلک است

سکه نیرنگ است

سکه ای بهر فریب من و تست

سکه صد رنگ است

***

ما همه کودک خردیم و همین زال فلک

با چنین سکه زرد ـ

و همین سکه سیمین سپید ـ

میفریبد ما را

هر زمان دیده ام این گنبد خضرای بلند ـ

گفته ام با دل خویش:

مزرع سبز فلک دیدم و بس نیرنگش

نتوانم که گریزم نفسی از چنگش

آسمان با من و ما بیگانه

زن و فرزند و در و بام و هوا بیگانه

« خویش » در راه نفاق ـ

« دوست » در کار فریب ـ

« آشنا » بیگانه

***

شاخه عشق، شکست

آهوی مهر، گریخت

تار پیوند، گسست

به که باید دل بست ؟

به که شاید دل بست ؟ 

*** 

مهدی سهیلی 

***


پ.ن: 

این آخرین مطلبه که می نویسم...باور کنید که دل کندن از همه چیز سخته ...از نوشتن از خوندن مطالب عبرت آموز همه شما...که هر کدوم به نحوی سهم بزرگی از زندگی من بودن وهستن...از همه شما دوستان این جمع از همه اونایی که با نظراتشون منو آرامش دادن...همه اونایی که اومدن وبازم سکوت رو ترجیح دادن ممنونم... 

راهی یه مسافرتم که شاید طول بکشه شایدم دیگه برگشتی نباشه...بابا میگه این مسافرت ارزش این همه خداحافظی رو نداره ...اما من میگم شاید... 

بگذریم... خداکنه حسم مثل همیشه راستشو نگه...ومن دوباره برگردم... 

دلم واسه همه شما تنگ میشه... 

دوست ندارم بگم خداحافظ... 

به قول یه دوست که میگفت

 آخرین خداحافظی
همیشه،بهانه ی اولین سلام است
آخرین سلام
بهانه ی اولین خداحافظ 

به امید دیدار 

تلاله

نظرات 14 + ارسال نظر
شهره خانم گل دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 19:27 http://www.manbegoo.blogfa.com

سلام چه شعر نازی به نظرم فقط به خدا باید دل بست...

حمید سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:08 http://rahe-sabz.blogfa.com/

سلام

وحید سرباز سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:44

سلام تلاله عزیز م
خوبی که داداشی
افرین
این شعرت رذو خیلی دوس داشتم
خیلی
خیلی
افرین
هیچی ندارم بگم
چون همه حرفا رو زدی
فقط افرین

فرزاد سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:36 http://delshodehgan.blogsky.com

سلام
معمولا تمام اشعار مهدی سهیلی طعم خداحافظی دارند
خدا نگه دارت دوست عزیز ولی مارو هم در جریان می ذاشتی که چه خبر بهتر نبود؟

موفق باشید

سلام
ولی برگشتم خدارو شکر که عمری بود تا سعادتی باشه در خدمت باشیم...
ببخشید اتفاقی بود

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:51 http://www.daryaa.blogsky.com

دریای من
سلام
من که نفهمیدم چی گفتی ولی ازت ممنونم

parham سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:12

سلام دوستان عزیز اگر در شرایط رکود اقتصادی حال حاضر خواهان کسب درامد مطمئن ودرامد ایده ال هستید اگر خواهانه دریافت سود ماهیانه 20درصد برای سرمایه هایتان هستید از سایت ما دیدن کنید .

سلام خوب من سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:14 http://mahdipor.blogpars.com

مگه نگفتی رود باید جاری باشه - من اومدم دوباره - قرار نیست تو بری
هر کجا مرد توانائی بر خاک نشست

پرچم فتح بر افرازد در خاطر خلق

قشنک است . خیر پیش به امید دیدار - زود بیا

سلام
بالاخره رفتنمون برگشت خورد خوشحالم که برگشتی...

مهدی۞۞●(دفتر عشق)●۞۞ سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 22:33 http://www.daftareshghe.blogsky.com

سلام دوست عزیز.خوبی؟ [گل]

ممنونم از حضور گرمت در [قلب]●(دفتر عشق)● [قلب]

امیدوارم موفق و سلامت باشی ....

موفق باشی [گل]

ممنون از حضورت آقا مهدی

یه دوست چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:48

[گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل]

سلام ,
بلاگ زیبایی دارید.
اینجا هم سر بزنید, دوستان و همکاران خوبی پیدا میکنین.

http://taktazchat.com

[گل][گل][قلب] به امید دیدار [قلب][گل][گل]

سلام پنج‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 17:02 http://mahdipor.blogpars.com

سلام تلاله - یه پیغام دارم برا خانم جعفری- بگو چند بار سعی کردم نظر بذارم نشد - دیر خبر گرفتن را حمل بر بی ادبی نکند - تقصیر کامپیوتر منه که قدیمیه - خودتم زودتر از مسافرت بیا - تقصیر منه که به شماها یاد دادم برین مرخصی و مسافرت - بابا ما ....

به روی چشم
پیغام رو براش می زارم کاری داشتی بگو...
خوشحال میشم بتونم کاری کنم
زود که اومدم...ممنون که یاد دادین چه کنیم ولی خداییش اینجا بی حضور شما بی معنیه...

فاطمه جعفری شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:10 http://hametanhaan.ir

سلام تلاله جان . خوشحالم که نرفتی . مرسی بابت اینکه پیغام رو رسوندی . خیلی وقت بود نت نیومده بودم .شعر خیلی خیلی قشنگی بود . موفق بشی
درد اگر سینه شکافد، نفسی بانگ مزن

درد خود را به دل چاه مگو

استخوان تو اگر آب کند آتش غم ـ

آب شو، « آه » مگو .

سلام عزیزم
من که رفتم واومدم اما اینبار حسم دروغ گفت...البته شایدم نگفت مامان اینا وقتی دیدن من اینقدر توی خداحافظی وسواس و اکراه دارم نزاشتن با اتوبوس برم خودشون منو رسوندن...شاید اگه با اتو بوس می رفتم الان دیگه.....
ضمنا خواهش میکنم انجام وظیفه بود...
ممنون از لطفت

سلام شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 17:03 http://rod.blogfa.com

سلام سلام بزرگواران تلاله خانم و خانم جعفری
بخاطر همه چیز ممنون از تلاله خانم بخاطر مزاحمتی که برایشان داشتم واز خانم جعفری بخاطر باغچه گلشان - مستحق این همه محبت نیستم - بزرگوارید و شریف
در خصوص آن راننده وانت من اینجا رسما از طرف مردانی که مرد نیستند وفقط تا یکمتریشان را بیشتر نمیتوانند ببیند از همه خانمهای شریف غذر خواهی میکنم .
کاش بعضیها میتوانستند جور دیگری ببینند - بقول سهراب :
چشمها را باید شست
جور دیگر باید کرد نگاه

شهره خانم گل شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 19:25 http://www.manbegoo.blogfa.com

دوست گلم سلام موضوع وبلاگ من بگو غرب زدگی هست[چشمک][نیشخند]من شخصا نظرم رو گفتم خوشحال میشم شما هم بیاین و در این زمینه نظر بدین به این امید که با تبادل نظر با همدیگه بتونیم به یه نتیجه مثبت برسیم منتظرتونم[چشمک][لبخند]تلاله جونم توی پست قبلیم ازت تشکر کردم بخونش

الهام سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 21:46 http://shamevojood.blogsky.com/#

سلام دوست خوبممممممممممممممممممم
ببخشید به خدا شرمنده که دیر به دیر میام.
خیلی خوشحلا شدم یه سری به من زدی.
تلاله جان هیچ وقت اینجا رو از دست نده چون این کلبه ای تو هست و هیچ کس هیچ حکم و قانونی به غیر از تو براش نمی زاره.
موفق باشی.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.