«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "

محرم

وباز هم محرم.....

یک شریعت....

 یک حماسه.....

جهادی دیگر...

وپرواز عشق...

و اکنون هزار واندی از آن تاریخ...و امروز گرامیداشت ...

اما حیف که تحریف های غلط همه مارا از حقیقت عاشورا دور کرد....

کاش همه آنهایی که سنگ عشق به حسین را به سینه می زنند می دانستند که چرا جهاد کرد.

افسوس وصد افسوس....

بگذریم ...این روزها همه کوچه و بازارها سیاه پوش شدند... همه چیز تغییر کرده...

 قیافه ی آدمها،مغازه ها،صدای زنگ گوشی ها،ترانه های ماشین ها،حتی نوارهای نوار فروشی ها....همه به ظاهر عوض شدن!!

 اما کاش همه این آدمها اول نگاهی به خود می انداختند...که کجای این دنیا ایستادند...

بارها بارها نمی خواستم باور کنم اما چشمم که دروغ نمی گفت واقعیتها رو می دید.

تا کی می شد  دم نزد وسکوت کرد.ا

امان از این سنت های کهنه ...امان از این باورها.....

پ.ن 1: هیئت عزاداری برپا می کنند ومن به واقع می تونم بگم که واسه چی عضو هیئت میشن:

 50 درصد واسه چشم چرانی...10درصد واسه رو کم کنی دیگران...10درصد واسه شام ونهار....10 درصد واسه شب نشینی ها که قلیون وهزار تا کوف دیگه است...18درصد بچه های مشتاق...2 درصد اونم شاید برای هدف امام حسین عزادار باشن..

پ.ن2: کاش تو این روزا یه کوچولو هم از رشادت های امام می گفتند .

پ.ن3: متاسفم از همه این تحریف........

نظرات 5 + ارسال نظر
وحید سرباز شنبه 28 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 23:54

سلام
خوبی که ؟
خوندمت ...خوندمت و دوباره خوندمت !
ولی قصه ای ست بس تکراری که حتی از تکرارش هم بیزار شدم!
چه برسد به اصلش
به هر حال
امید دارم کمی از این خواب خرگوشی بیدار شیم ..
کمی هم باشد کافی است
تلنگری باید تا بشکند ...

[ بدون نام ] یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 00:32 http://vesaleyar.royablog.ir

سلام
ایام شهادت امام حسین رو تسلیت عرض می کنم
وصال یار به روزه
همنوا با کاروان عشق
در پناه امام زمان

نفیرسیمرغ یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 20:45

سلام
تسلیت می گم.
من امسال از آمدن محرم خوشحالم اما نمی توانم خیلی چیز ها را که بهتر است به خاطر حرمت محرم گذاشت کنار ترک کنم!!!!!!!!!!!
راستی...
به من نگو اگر دوست داشتی بیا....
من مشتاقم!...همیشه...
بگو بیا...
همین!

سیامک سالکی دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:08 http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام تلاله جان، خوبی؟
این ایام رو بهت تسلیت میگم.
فردا میرم مشهد، خیلی خوشحالم، بعد از سه سال تاسوعا و عاشورا رو مشهد هستم.

با پی نوشت اولت کاملا موافقم ...

فعلا.
موفق و شاد و سلامت باشی.

ahura شنبه 5 دی‌ماه سال 1388 ساعت 21:44

سلام
امیدوارم حالت خوب باشه
این ادرسه جدیدمه
http://1mana.wordpress.com
منتظرم
موفق باشی
اهورا
[گل]

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.