«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "

روزمــــــــــــــــرگی ۳

امروز بهترین روز زندگیمه...اما انگار همه چیز دست به دست هم دادن تا شادی وصف نشدنی امروز رو ازم بگیرن اما من نمیگذارم  اجازه نمیدم غم واندوه شادی امروز رو ازم بگیره.با اینکه دیشب خوابم نبرد اما صبح زود از تخت کنده شدم...رفتم جلو آینه ... حوصله آرایش هم نداشتم  یه رژ صورتی کم رنگ فقط اونم واسه اینکه باید امروز مدارک رو میبردم شعبه مرکزی...5 دقیقه ای آماده شدم رفتم که بابا رو بیدار کنم.دلم نیومد.آخه دیشب دیر اومد خونه.بیدار بودم ,3صبح بود.خیلی آروم وراحت خوابیده بود. حالم از صبحونه بهم میخورد.نمی دونم مامان از کجا فهمید که حوصله ندارم...مامانه دیگه...بابا منو تا ولیعصر رسوند تا مابقی راه رو خودم برم.خوب بود چون یه صبح زیبا و خنک و ابری جون میده واسه قدم زدن و فک کردن به حرفای دیشبسر راه رفتم سوپر گل یه سبد گل سفارش دادم واسه مامانی موچول مندی   تا ظهر برم بیمارستان.بعد اومدم دفتر ...به وب چند تا از بچه ها سر زدم به روز بودن...اما حوصله اینکه بخونم نداشتم داداش مهدی که اومد خیلی خوشحال بود....کار هم زیاد داشت...چون داشت بابایی میشد...وای خدای من چقدر شادی مهدی شادم میکنه  حالا هم منتظرم...منتظر یه موجود پاک...یکی که میتونه دلتنگی های دیشب رو ازم دور کنه  "ماهان" یا "کیانا" فرقی نداره واسم ....فقط صورتم رو بگذارم رو صورت نازش........ 

************************************************************

بی ربط:
دلیل اینکه آرومم ، امید لمس دست هاته
همین لبخند پنهانی ، کنار لحن گیراته
دلیل اینکه تنهایی ، همین دست های تنهامه
همین دنیای تاریکم ، همین تردید چشمامه

تو در گیری ، نمی دونی ، چه رویایی به من دادی
اگه فکر می کنی سردم ، برو رد شو ، تو آزادی (تو آزادی)

نه اینکه سرد و مغرورم ، نه اینکه دور از احساسم
بذار دست دلم رو شه ، بذار رویا رو بشناسم
تموم شهر خوابیدن ، من از فکر تو بیدارم
یه روز می فهمی از چشمام ، چه احساسی به تو دارم

نظرات 5 + ارسال نظر
کیانی یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:19 http://rod.blogfa.com

سلام تلاله ُصبح که ازخواب بیدار می شوی میتوانی بگویی عجب صبح زیبا و با نشاطی و میتونی بگی اه بازم صبح شد -دست خودته و چه بهتر که اولی رو انتخاب کنی همون کاری رو که تلاله انجام داد -روزهای خوبی داشته باشی تلاله خانم گل .

فرشاد یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 23:04 http://koodakanehha.blogspot.com/

ایول تبریک! چه خوب! خوشحالم از اینکه غم رو به خودت راه نمی دی! راستی آدرس وبم عوض شد! ممنون!javascript:void(0);

فاطمه جعفری دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:40 http://kaalbod.bloghaa.com

به به قدم نو رسیده مباااااااااااارک ایشالله که حضورش پر از برکت و شادی

علی از شیراز سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:20 http://shahsavan.blogfa.com

سلام. ممنون از حضورتون . شما ببخشید؟؟؟؟؟ البته اگه دوست دارین. به هر حال از آشنایی تون خوشبختم بهم بیشتر سر بزنین.

قاسمی سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:10 http://www.divonehh.blogfa.com

سلام تلاله خانم امیدوارم که همیشه شاد باشی ببخشید اگه دیر اومدم بهت سر زدم مسافرت بودم
آرزومند آرزوهایت قاسمی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.