«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "

روزمرگی

امروز اداره مراجعه کننده زیاد بود. اینترنت هم قطع بود و نمیشد کاری کرد . باید خودم رو مشغول میکردم که نگن فلانی از زیر کار در میره ...شروع کردم جابجا کردن فایل ها و تمیز کزدن کشو میزها. بهونه رو هم گذاشتم که دارم دنبال قرارداد دوربین ها میگردم . خب همه جا مرتب شد .بازم معاون گله کرد که چند تا از نامه های هفته گذشته رو تکراری دادیم به سازمان و سازمان زنگ زده وایراد گرفته...خب به طبع ناراحت شدم چون من کارم رو خوب بلدم و امکان نداره اشتباه کرده باشم...حس میکنم یکی این وسط  خوشش نمیاد من اونجا باشم .

اما من با دقت بیشتر پوزش رو به خاک میزنم. من رو دست ِکم گرفتن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.